شماره: 1119
1397/12/06
گفت و گوی ماه (4) اخلاق عمومی در پرتو اندیشه ایران شهری و مدرن
گفت و گوی ماه (4) اخلاق عمومی در پرتو اندیشه ایران شهری و مدرن


💢اخلاق عمومی در پرتو اندیشه‌ی ایران‌شهری و مدرن

🖌عباس آخوندی- ۷ اسفند‌ماه ۹۷

🔸میخواستم ویدیوی سخنرانی دیروز را روی کانال بگذارم، یک لحظه با خود فکر کردم که در این هیاهوی استعفای ظریف عزیز، کسی دل‌ودماغ دیدن و شنیدن یک بحث نظری را ندارد. ولی، بیشتر که فکر کردم، دیدم؛ ظریف هم قربانی همین وجدان پاره‌پاره و فروپاشی اخلاقی حاکم بر جامعه است. دیدم او هم اسیر وضعیت امتناع در سیاست‌گذاری و تنگنای نبود نظریه‌ی راهنما در دولت است. و از قضا بحث من تبیین نظری همین وضعیت بود. از این رو تصمیم به انتشار آن گرفتم.

🔸طرح‌واره بحث از این قرار است که ۱- ارتباط وثیقی بین حقوق، قانون و اخلاق وجود دارد. ۲- حاکمیت قانون در ایران دچار شکست است. ۳- مهار قدرت به مفهوم دولت-ملت را ندارد. ۴- آن‌چه می‌تواند قدرت را مجاب به تبعیت از قانون کند وجود نهادهای مدنی مستقل از قدرت است. ۵- وجود نهادهای مدنی مستقل از قدرت خود وابسته به باورِ ملی به نظریه‌ی بنیادینِ دولتِ مدرن از قبیل آزادیِ فردی، برابری و حق مالکیت و حاکمیت اخلاق عمومی در جامعه است.

🔸در چارچوبِ این طرحِ بحث، سخن این‌گونه آغاز می‌شود که ایران سرزمین پروژه‌های نیمه‌تمام است. مشروطه نیمه‌تمام، مدرنیته‌ی نیمه‌تمام، نهضت ملیِ نیمه‌تمام، جمهوریِ نیمه‌تمام و حاکمیتِ قانون نیمه‌تمام و پروژه‌های دیگری از این دست. وجدان عمومی فعلا سرگردان بین مدرنیته‌ی غربی، ملی‌گرایی ایرانی و امت‌اسلامی است. این سردرگمی را در تمام سطح‌های جامعه و در تمام صحنه‌های زندگی اجتماعی و فردی می‌توان دید.

🔸در این فضای آشفته، جامعه‌ی نخبگی ایران تا حدِّ زیادی قابلیت باز تولیدِ مفاهیم و صورت‌بندی درست مساله‌های ملی را از دست داده‌است. آیا هیچ‌یک از مساله‌هایی که در سال‌های اخیر و یا این روزها باز شده‌اند، حل و بسته شده‌اند؟ این وضعیت اختصاص به حوزه‌ی خاصی ندارد. برجام، FATF، ارز، گوشت، موسیقی، فضای مجازی و... نمونه‌های آن هستند. در این وضعیتِ پاره‌پاره، سیاست‌گذاری هر روز دشواتر می‌گردد و امکان تصمیم‌گیری از مسؤولان سلب می‌شود.

🔸در این فضا، مبرم‌ترین وظیفه‌ی روشنفکری بازگشت انتقادی به خویش است. هرگونه همرنگیِ اندیشه‌نشده با جهان ما را یک گام به لبِ پرتگاه نزدیک‌تر می‌کند و هرگونه اصرار و تاکید غیر انتقادی برگذشته، بر فاصله‌ی ما از جهان می‌افزاید و ما را دچار جمود و شکستِ سخت‌تر می‌کند. چاره‌ای نداریم که در ریشه‌یابی مشکل به پایین‌ترین لایه‌ها توجه کنیم. باید شیوه‌ی تفکر و سبکِ بودن‌مان را در نسبت با خردِ ناب بازخوانی نماییم و گرنه دچار فروپاشی و زوال خواهیم شد. البته آنچه که در این جلسه طرح شد، پاسخ به این پرسش‌ها نبود و تنها تلاش برای صورت‌بندی درست مساله و پرسش‌گری درست بود.

🔻در صورت تمایل ویدیوی پیوست را ببینید و بشنوید.

 

حق انتشار محفوظ است ©