من هنوز یک رای دارم
عباس آخوندی: انتخابات روشی است برای مدیریت تعارض در جامعه، راهی برای اصلاح آن و ابزاری است برای پرسشگری از کسانی که همواره در حاشیه امن سنگر گرفتهاند.
امتیاز:
در این یادداشت به دو نکته میخواهم اشاره کنم. یکی اینکه آنقدر انتخابات ریاست جمهوری بر همه چیز سایه انداخته که شهر یا بهتر بگویم سکونتگاه بهعنوان با معنیترین سازمان اجتماعی در حاشیه قرار گرفتهاست. دیگری، گفتوگوی گفتمانی است، که در گردوخاکی آگاهانه که پوپولیستها با رگبار اتهاماتی - که خود به آنها آلوده هستند - به دیگران امکان گفتوگو را از همگان سلب کردهاند.
به قاعده، فردای روز انتخابات، مردم در جمعهای خانوادگی و فراتر به ارزیابی از دستاوردشان از این انتخابات خواهند پرداخت. البته آنها همگی از اینکه راه بازگشت به گذشته را بستهاند، اظهار خوشحالی خواهند نمود. لیکن در عین حال، از اینکه عدهای مانع گفتگوی سازنده و رسیدن به فهم مشترک برای آینده ایران شدند، آنان را نخواهند بخشید.
به گمان من، اساسا شهر خاستگاه مردمسالاری است و آنچه ما از تاریخ حاکمیت مردم بر سرنوشتشان داریم، گفتوگو پیرامون مدیریت شهری است. فارابی نیز که خواست، حکمت را در دوره اسلامی بنیانگذاری کند از شهرِ با فضیلت (مدینه فاضله) آغاز کرد. پایه و اساس و دموکراسی شوراهای شهر و روستا هستند. اگر آنها نباشند، دموکراسی ابزاری خواهد شد برای مشروعیت بخشی به فروش شهرها و حقکشی و لگدکوب کردن مردمان ضعیفی که کمتر دیده و یا شنیده میشوند.
شهروندان در روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه تلاش خواهند کرد شهر و محلهای که در آن ساکنند، دیده میشوند و چشم در چشم با یکدیگر گفتو گو میکنند را سامان دهند. توسعه از همین نقطه، آغاز خواهد شد؛ از بازآفرینی محله و از دلپذیر کردن محل زندگی با طعم و شهد ایرانی. مردمانی که حقوقشان توسط قدرتمندان شهری، به زیر پا گذاشته شدهاست، فرصت خواهند یافت که روز جمعه با زبان رأی با آنان سخن بگویند و حق خود را بازپس گیرند. در پایتخت، مردم فراتر خواهند رفت و شهر را از سوداگران شهری بازپس خواهند گرفت.
من به صفت وزیر راه وشهرسازی، همواره پشتیبان شهر، شهرداران و کارکنان خدوم شهرداریها بوده و هستم. توصیه من به مدیران خودم در تمام استانها این بوده و هست که باید طوری عمل کنید که شوراهای شهر و شهرداریها، وزارت راه شهرسازی را پشتیبان اصلی خود بدانند؛ فقط به یک شرط و آن هم حاکمیت قانون و ممانعت از شهرفروشی است.
نکته دوم پایهگذاری گفتمانی برای توسعه و آبادانی ایران در برابر پوپولیسم است. هیچ چیز در دنیا به اندازه پوپولیسم قدرت تخریب ندارد. این رویکرد و روش در مدتی کوتاه، بنیان یکپارچگی ملی و اندیشه را از بین میبرد. این روش چون در اساس با هر نوع اندیشیدن مخالف است. صرفا تودهای میخواهد چون خمیر در دست که به هر شکل که خواست، آن را شکل دهد. این تفکر چون باد سموم است، هیچ سرو بالندهای را برنمیتابد و هیج باغ خرمی را تحمل نمیکند. ایجاد شکاف اجتماعی، پردهدری و ایجاد بدگمانی، آتشافروزی در خانه و درافتادن با همگان بدون هیچ هدف و نتیجه، خوردن از سرمایه و توزیع قدری آب و نان به مردم برای زنده ماندن، بیاخلاقی، دروغ، فساد و نهایتا توسعه فقر و فلاکت، نتیجه حاکمیت و غلبه این اندیشه است. این را در آن ۸ سال تلخ همگان دیدند.
این جریان، جریانی است که هر دم به شکلی درمیآید و هزاران پوستین عوض میکند. جریان تشنه قدرتی که هیچگاه از ادعا و تاخت و تاز دست بر نمیدارد. همه چیز برای او ابزار است و هرچیزی قابل سوداگری است. و چون از کیسه خلیفه خرج میکنند، بهای سنگینی برای اهدافی بسیار خرد و حقیر پرداخت میکند و فسادهایی بیسابقه میآفریند.
من از اینکه در جریان این انتخابات، موفق شدم به عنوان یک گفتوگوی ملی تا حدی مخاطرات این گفتمان خانمان برانداز را با مردم در جریان بگذارم بسیار خشنودم. مخاطب عمده من جوانان بودند. جوانانی که آینده ایران در دستان با قدرت آنان است. جوانانی که شاید با پیچیدگی این گفتمان کمتر اشنا باشند. لیکن بسیار خشنودم که آنان را بسیار زیرک و دانا یافتم.
حضور هوشمندانه و انتخابگر جوانان در این انتخابات کمنظیر است و این بزرگترین مایه امید من به آینده ایران عزیز و توسعه اندیشه ایرانشهری است.
http://news.mrud.ir/news/38677